عروسکم در حمام
عسل مامان عاشقه حمام و آب بازیه تا حوله حمام می بینه میگه حمووووووم حموووووووم وقتی از ددر برگردیم هم دلش میخواد بره حمام و آب بازی کنه اما فقط دلش میخواد با مامانش حمام بره چند روز پیش خونه خاله نازی بودیم خاله می خواست بره حمام به دخملی گفت میای بریم حمام و آنوشا هم سرشو به نشانه تائید تکون داد اما تا رفتن صدای گریه دخمل بلند شد که نه مامانی مااااااااااااانی و آخرشم خودم رفتم شستمش اما فقط دوست داره آب بازی کنه تا سرش خیس بشه صدای گریش هم بلند میشه ...